هشتمین نشست علمی پیرامون نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم

هشتمین نشست از سلسله نشست های علمی پیرامون نهج البلاغه با حضور سرکارخانم دکتر احمدی از اساتید مرکز پژوهش و مطالعات تخصصی نهج البلاغه، وابسته به مدرسه علمیه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها در تاریخ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ برگزار گردید. 

در این نشست، سرکار خانم دکتر احمدی به ادامه مباحث نشست قبلی پیرامون خطبه شقشقیه پرداختتد؛

«فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْباً، وَ طَوْیتُ عَنْها کَشْحاً. وَطَفِقْتُ اَرْتَئى بَیْنَ اَنْ اَصُولَ بِیَد جَذّاءَ، اَوْ اَصْبِرَ عَلى طَخْیَه عَمْیاءَ، یَهْرَمُ فیهَا الْکَبیرُ، وَیَشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یَکْدَحُ فیها مُؤمِن حَتّى یَلْقى رَبَّهُ»!
پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد!
این تعابیر از امام علیه السلام نشان می دهد که آن حضرت با مشاهده وقایع غم انگیز غصب خلافت، آماده درگیری نشد و بزرگوارانه از آن چشم پوشید و کریمانه از آن کناره گیری فرمود. البتّه هرگز امام علیه السلام مسئولت خود را در برابر امّت اسلام فراموش ننمود؛ در حالی که هیچ ابزاری و سلاحی در این مبارزه برای خود نمی دید.
«… یَهْرَمُ فیهَا الْکَبیرُ، وَیَشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یَکْدَحُ فیها مُؤمِن حَتّى یَلْقى رَبَّهُ»!
یک درد عمومی وجود داشت که همه را آزار می داد و یک درد مؤمنانه بود که بعدها در دوره های بعد خود را نشان داد چنان تاریکی عمیقی بر جامعه حاکم شده بود که همگان در فشار و خفقان بودند.
«فَرَأَیتُ أنَّ الصَّبرَ عَلى هاتا أحجى، فَصَبَرتُ، وفِی العَینِ قَذىً، وفِی الحَلقِ شَجاً؛ أرى تُراثی نَهبا»
پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالى که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند!
عاقلانه ترین راه توسط امام علیه السلام انتخاب شد هر چند نه چشم می توانست این ماجرا را ببیند و نه لذّتی و توانی در نفس کشیدن باقی مانده بود.
تصمیم گیری در این دو راهی، بسیار خطرناک و حساس بود؛ ولی امام علیه السلام شکیبایی پیش گرفت؛ در حالی که با درد و رنج فراوان نه می توانست بر حوادث چشم ببندد و نه می توانست فریاد زند و سوز درون را آشکار سازد.
این درسی برای امّت اسلام است که هر گاه احقاق حقّی، ضربه به دین می زند، باید از آن چشم پوشید و برای ماندن دین، دندان بر جگر افشرد.
«أرى تُراثی نَهبا»؛ این که امام علیه السلام از خلافت به میراث تعبیر فرموده اند به این دلیل است خلافت یک میراث معنوی از پیامبر صلّی الله علیه و آله بود که باید به جانشین او می رسید، چنان که در قرآن نیز حضرت زکریا فرزندی از خدا خواست که میراث نبوّت را از او و از خاندان یعقوب نبی به ارث ببرد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *