کارگاه روش پژوهش کاربردی در نهج البلاغه؛ استاد دکتر دلشاد تهرانی

بسم الله الرحمن الرحیم

کارگاه روش پژوهش کاربردی در نهج البلاغه

توسط: استاد دکتر دلشاد تهرانی

 

در این کارگاه استاد ابتدا ملزومات و گام های پژوهش در نهج البلاغه را مطرح کردند سپس در طی سؤال و جواب شرکت کنندگان ساختار دانش در نهج البلاغه و شیوه پژوهش را معرّفی کردند که مباحث مطروحه در این کارگاه به صورت منسجم در زیر آمده است.

کتاب نهج البلاغه چون کتابی متفاوت است؛ روش پژوهش در آن نیز متفاوت است. در یک نگاه کلّی ما باید به سؤال جدّی تری بپردازیم و آن این است که روش شناسی رویکرد به نهج البلاغه چگونه باید باشد؟

الف) دانش های نهج البلاغه‌ای و هندسه این دانش ها:

اگر کسی می خواهد به حیطه نهج البلاغه وارد شود و در آن به پژوهش بپردازد؛ باید آن را درست بفهمد و بشناسد برای این منظور، لازم است که با هندسه دانش های نهج البلاغه ای آشنا باشد. منظور از هندسه دانش های نهج البلاغه ای مجموعه دانش هایی است که بدون آنها در فهم و استفاده از نهج البلاغه و تحقیق آن دچار مشکل می شویم. بطور کلی دانش های نهج البلاغه را به ترتیب ذیل می توان بر شمرد:

۱) دانش های بیرونی:

مجموعه دانش هایی است که اگر ما از آنها را بی اطّلاع باشیم و در آنها ضعف داشته باشیم، این کتاب را خوب نمی فهمیم و جایگاه آن را در نمی یابیم. دانش های بیرونی خود شامل دوازده شاخه است که عبارت است از:
اوّلین دانش، تاریخ زندگی حضرت علی(علیه السلام) و به ویژه تاریخ حکومت آن حضرت است. زیرا نهج البلاغه به شدّت با تاریخ حکومت آن حضرت پیوند خورده است. بنابراین ما نمی توانیم بدون مطالعه این دوره تاریخی، به مطالعه نهج البلاغه بپردازیم. همانطور که می دانیم تاریخ مانند حدیث مملوّ از دستبرد است که عمداً یا سهواً بنا به شرایطی خاص، این دستبردها اتّفاق می‌افتد.
به طور کلّی تاریخ زندگی حضرت امیر(علیه السلام) را باید مبتنی بر دو چیز دریابیم:
_ دانش فقه التاریخ
_ دانش نقد التاریخ
این دو ابزاری است که می توانیم برای فهم نهج البلاغه از آن کمک بگیریم.
دومین دانش، شناخت مؤلّفان کلام حضرت امیر(علیه السلام) است، یعنی شناخت کسانی که از دوره خود امیرمؤمنان(علیه السلام) شروع به جمع آوری سخنان ایشان کردند تا سال چهارصد هجری که شریف رضی نهج البلاغه را تألیف نمود و این نقطه عطفی در تاریخ تألیف و تدوین نهج البلاغه است. تألیف ها نه قبل و نه بعد از شریف رضی(ره) با ایشان قابل مقایسه نیست. امّا شناخت مؤلّفان به ویژه شریف رضی(ره) برای ما مهم است، زیرا روح جهت گیری‌ها و فکر و سلیقه او هم در آن هست و ما نمی‌توانیم بدون شناخت شاخصه‌های فکری شریف رضی (ره) نهج‌البلاغه را به خوبی دریابیم. ایشان نهج البلاغه را با سبکی خاص تألیف نموده‌است و تألیف وی دو شاخصه اصلی دارد که عبارت است از اینکه کاری گزینشی است و دیگر اینکه بلیغ ترین را گزینش کرده است. امّا در این گزینش سلیقه خودش را لحاظ نموده است. گاهی متن در ظاهر، یک خطبه است امّا اگر دقّت کنیم می بینیم که ایشان از چهار خطبه چهار تکّه را انتخاب نموده و بسیار ماهرانه در کنار هم قرار داده است بطوریکه نمی‌توان تشخیص داد که این خطبه در واقع متشکل از چهار خطبه است.
سومین دانش، ساختارشناسی نهج البلاغه است؛ یعنی ما نمی توانیم کار علمی در این کتاب انجام دهیم بدون اینکه بدانیم این کتاب چه ساختاری دارد .
چهارمین دانش، رابطه نهج البلاغه با قرآن است؛ یعنی ما نمی توانیم نهج البلاغه را از قرآن جدا کنیم و این کتاب را بدون قرآن بفهمیم، پس باید این رابطه را بشناسیم.
پنجمین دانش، منبع شناسی است؛ یعنی شریف رضی(ره) این مطالب را از کدام منابع آورده است و چقدر از آن منابع امروز باقی مانده است؟ باید سندها را پیدا کنیم، هرچند که نهج البلاغه را بی نیاز از سند می دانیم، امّا این طور نیست که به اسناد هیچ نظری نداشته باشیم.
ششمین دانش، صورت شناسی نهج البلاغه است؛ یعنی ابتدا باید بدانیم که نهج البلاغه راه روشن بلاغت و درست زندگی کردن است؛ یعنی درست است که راه روشن هدایت، سیاست، حکومت، تربیت و … هم هست امّا اوّل راه روشن بلاغت است و اوّلین چیزی که ما با آن برخورد داریم و بر ما تأثیر می گذارد، زبان و صورت است. لذا باید با صورت نهج البلاغه آشنا باشیم.
هفتمین دانش، روش شناسی نهج البلاغه است؛ مراد از روش شناسی این است که ما با چه روش هایی می‌توانیم وارد نهج البلاغه شویم سه روش وجود دارد:
– مطالعه ترتیبی: یعنی مطالعه از ابتدا تا انتها به ترتیب و با قواعد خاص باشد..
– مطالعه تجزیه ای: یعنی تکّه ای از نهج البلاغه را مثل نامه یا خطبه یا حکمتی جدا کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم.
– مطالعه موضوعی: یعنی موضوعی از نهج البلاغه را در تمام کتاب جستجو کنیم و خانواده او را در کلام امیر مؤمنان(علیه السلام) بیابیم تا تبدیل به ساختار مناسب شود. هر کدام از این روش ها آداب و محاسنی دارد.
هشتمین دانش، نسخه شناسی نهج البلاغه است؛ مراد از نسخه شناسی این است که در نسخه های متعدّد خطی نهج البلاغه تفاوت هایی وجود دارد، در بعضی دیگر عباراتی سقط شده در بعضی نسخه ها کلماتی اضافه شده است و گاهی کنایات به سلیقه کاتب به طور مستقیم بیان شده است و … پس باید نسخه های نهج البلاغه را بشناسیم و در آنها جستجو کنیم تا به متن قابل اطمینان تری دست یابیم.
نهمین دانشی، که به آن نیاز داریم نقد متن است؛ یعنی ما باید با استفاده از این دانش از این کتاب دفاع کنیم و از نقدهای وارد بر آن آگاه باشیم.
دهمین دانش، کتاب شناسی نهج البلاغه است؛ یعنی در مورد این کتاب حجم انبوهی از کتب وجود دارد و به طور کلّی می توان گفت:
چهارده شاخه کتاب در مورد نهج البلاغه نوشته شده است که عبارتند از:
۱-کتب لغت، ۲- کتب ترجمه، ۳- شرح های نهج البلاغه، ۴- منتخب های نهج البلاغه، ۵- مستدرک های نهج البلاغه، ۶- مدارک و اسناد، ۷- شبهات، ۸- فهرست و معجم و فرهنگ نهج البلاغه، ۹- ادبیات و بلاغت، ۱۰-موضوعات نهج البلاغه، ۱۱- آشنایی با نهج البلاغه، -۱۲پژوهش در نهج البلاغه، ۱۳-کتابشناسی نهج البلاغه ، ۱۴ – متفرّقات نهج البلاغه.
یازدهمین دانش، دانش روش شناسی شروح است؛ یعنی باید بدانیم که شرح ها چه ویژگی هایی دارند و چه چیزی در آنها برجسته تر است و چه ضعفها و قوّت هایی دارند.
دوازدهمین دانش، شبهات پیرامون نهج البلاغه است؛ یعنی چه شبهات قدیمی و چه شبهات جدیدی که بر نهج البلاغه وارد کرده اند را باید بشناسیم تا بتوانیم آنها را برطرف کنیم.

۲) دانش های ورودی:

اگر کسی می‌خواهد به طور علمی به سراغ نهج البلاغه برود و به پژوهش بپردازد، باید به سراغ متن آن برود و حتّی الامکان هفت چیز را تدارک ببیند. هر چند ممکن است نتوانیم این هفت مورد را به کار بگیریم، امّا باید سعی خود را بکنیم قبل از اینکه متنی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم، این هفت مورد را تدارک ببینیم. این موارد عبارتند از:
۱٫ منبع و سند: یعنی منبع و سند متن را پیدا کنیم تا هم کاستی و اضافات را بیابیم و هم ببینیم که آیا سندی دارد یا نه و نوع سند را مشخص کنیم؛ مثلاً فرض کنید به سراغ عهد نامه مالک اشتر می رویم و در آن سه سند می یابیم؛ یک سند از اهل سنّت و دو سند از شیعه. سند اهل سنّت را ابوبکر جوهری آورده و دو سند شیعه یکی از شیخ نجاشی و دیگری از شیخ طوسی است و دو سندی که نجاشی و طوسی آورده اند به گونه ای است که همه راویان آن توثیق شده اند، پس ما اطمینان زیادی به این عهد نامه پیدا خواهیم کرد.
۲٫ جغرافیای سخن: یعنی این سخن در چه فضا و شرایطی گفته شده است. چون همه اینها در فهم عبارات نهج البلاغه مهم است.
۳٫ سبب صدور : اینکه بدانیم چه چیزی سبب گفتن نکته یا سخنی شده است یا مورد خاصّی که باعث شده سخنی گفته شود چه بوده است.
۴٫ تاریخ : اینکه چه زمانی این سخن گفته شده، قبل از حکومت یا بعد از حکومت یا … و زیرا دوره های زمانی در سخنان حضرت امیر(علیه السلام) بسیار مهم است.
۵٫ مخاطب شناسی: بدانیم هر سخنی مربوط به کدام مخاطب بوده است. چون شرط اوّل بلاغت این است که مناسب با مخاطب باشد.
۶٫ موضوع شناسی: بدانیم این خطبه یا نامه در چه موضوعاتی است، زیرا در کلام امیر(علیه السلام) تنوّع موضوعی وجود دارد.
۷٫ هدف شناسی: اینکه بدانیم این متن در چه هدفی گفته شده است؟ مقام بیان آن چیست؟ جهت بیان آن چیست؟ مقصود بیان آن کیست؟ و هدف از بیان آن چیست؟ و ما را به کجا خواهد برد؟

۳) دانش های درونی:

بعد از ورود به متن لازم است که ما دانش های درونی را نیز لحاظ کنیم. دانش های درونی یعنی قواعد و روش های فهم متن که در بحث فقه الحدیث مطرح می‌شود. ما ابتدا باید مفردات را بدانیم. بسیاری از مترجمان یا شارحان یا مقاله نویسان به دلیل اینکه واژه ها را درست نمی فهمند دچار خطا می شوند، در حالیکه کافی است شما در مفردات دقّت کنید و ببینید که معانی چگونه است. دوم مرکّبات است یعنی مرکّبات لفظی و معنوی که نهج البلاغه مملوّ از اینهاست. سوم اِعراب است؛ گاهی مطالبی بدون توجّه اعراب آنها گفته می شود ترجمه بدون توجّه به آنها صورت می گیرد که همین امر باعث خطاهای بسیاری خواهد شد. چهارم حقیقت و مجاز است یعنی که بدانیم این سخن حقیقت است یا مجاز و اگر مجاز است چه نوع مجازی است؟ پنجم گردآوری قرینه‌ها است: یعنی ما مطلبی را که از نهج البلاغه می خوانیم حتماً باید به قرائن متّصل و منفصل آن توجّه نماییم در غیر اینصورت معلوم نیست که به فهم درستی برسیم. ششم تشکیل خانواده حدیثی یعنی اگر بخواهیم حدیثی را بفهمیم حتماً باید خانواده آن را بشناسیم یعنی با حدیث هایی که درباره آن موضوع است یا به آن پیوند دارد آشنا باشیم. هفتم بررسی امام سیره است ؛ سیره در معنای حقیقی یعنی اصول عملی کلی ثابت بر همه حوزه های زندگی که ما باید با آن اصول را آشنا باشیم تا اگر با حدیثی برخورد کردیم آن را با سیره امام هم مطابقت دهیم و ببینیم آیا این سخن یا حدیث مطابق با سیره زندگی امام هست یا نه. هشتم علوم پیرامونی است این دسته علوم خیلی به ما کمک می کنند فرض کنید شما حدیثی را می خوانید در رابطه با زمین شناسی، با توجّه به علوم پیرامونی در فهم آن موفق خواهید شد و یا در مورد صور فلکی سخنی به میان می آید که با استفاده از علوم پیرامونی می توانید آن را بفهمید.

ب) پژوهش های نهج البلاغه ای:

ما در پژوهش های نهج البلاغه ای، اوّلین چیزی که باید بدانیم، روش شناسی پژوهشی است، چون پژوهش کاری نیست که ما بتوانیم همینطوری آن را انجام دهیم. دوم باید با روش شناسی پژوهش متن دینی به طور خاص آشنا باشیم و به طور اخصّ باید با روش شناسی پژوهش در نهج البلاغه آشنا باشیم و بدانیم که در نهج البلاغه حوزه‌های پژوهش کدام است؟
به طور کلی ما در سه حوزه در نهج البلاغه می توانیم پژوهش کنیم:
۱٫ مباحث پیرامونی: مباحثی گرداگرد نهج البلاغه است که اگر ما بتوانیم در آنها پژوهش کنیم حوزه‌های بسیار خوبی هستند؛ مثلاً ما در مباحث پیرامونی می توانیم روی نسخ ‌ها تحقیق کنیم و یا روی اصالت نهج البلاغه از نظر سبک شناسی، نظم نهج البلاغه، علوم نهج البلاغه، استناد شبهه ها، بررسی شروح نهج البلاغه، بررسی ترجمه های نهج البلاغه، بررسی شخصیّت شریف رضی و …
۲٫ مباحث ساختاری: این حوزه به مباحثی همچون منطق چینش مطالب، ساختار زبانی نهج البلاغه، نقد ادبی نهج البلاغه، ساختار بیانی نهج البلاغه، زیباشناسی نهج البلاغه، صنایع ادبی نهج البلاغه، اعجاز بیانی نهج البلاغه، هندسه نهج البلاغه، زبان نهج البلاغه، ابداعات نهج البلاغه، فرم و محتوای نهج البلاغه، موسیقی نهج البلاغه، تصویرگری نهج البلاغه می پردازد. مثلاً ما هنوز در موسیقی نهج البلاغه هیچ کتابی نداریم.
۳٫ مباحث معارفی: دربردارنده مجموعه‌ مباحث از معارفی است که هرکدام از این مباحث معارفی، زیر عنوان هایی دارند و هرکدام از این زیر عنوان ها، زیر مجموعه می پذیرند. لذا ما با حجم بسیار زیادی برای کارکردن در مباحث معارفی روبه رو هستیم؛ به طور مثال فرض کنید مباحث تربیتی که در آن اصول تربیت، روش های تربیت، امکان تربیت، تربیت عقلانی، تربیت عاطفی، تربیت دینی، تربیت سیاسی، اعتدال کرامت، تشویق و تنبیه، آسیب شناسی تربیت، فلسفه تربیت، لایه های تربیت، اعتدال در تربیت، تربیت حرفه ای و … مورد بحث قرار می گیرند و هر کدام از اینها نیز خود شامل زیر مجموعه هایی است یا مثلاً فرض کنید مباحث انسان شناسی از قیبل مراتب انسان، حقیقت انسان، جایگاه انسان، خلقت انسان، انسان کامل، ‌انسان سالم و … است که هر کدام از اینها مباحثی را در بر می‌گیرد. یا فرض کنید در بحث اخلاق نیز مفهوم اخلاق، ویژگی اخلاق، آداب اخلاق، اخلاق معاشرت، اخلاق معلّمی، اخلاق سیاسی، اخلاق اجتماعی، اخلاق حکومتی، نسبت اخلاق با احکام، ‌نسبت اخلاق با حکومت و … مورد بحث قرار می گیرد که هر کدام زیر مجموعه هایی دارند و یا فرض کنید در زمینه روانشناسی از قبیل روانشناسی اجتماعی، روانشناسی فتنه گری، روانشناسی رشد، اختلالات روانی، توحید درمانی، روان سالم، شخصیت شناسی،‌ تیپ شناسی ود… در مباحث اعتقادی، خداشناسی، پیامبر شناسی، جبر و اختیار، نقش دین در زندگی، خیر و شر، اسلام نبوی، شبهه شناسی، ابتلا و آزمایش، آفرینش، قلمرو دین، عرفان نظری، عرفان عملی، خدا آگاهی و … در مباحث فرهنگی؛ انقلاب فرهنگی، فرهنگ گفتمان، زیبایی شناسی، فرهنگ استبداد، فرهنگ خودکامگی، روشن اندیشی، زمانه شناسی، جاهلیت، مدنیت. در مباحث قرآنی؛ روش تفسیر قرآن، روش فهم قرآن، ویژگی قرآن، زندگی قرآنی، انسان قرآنی، جهت گیری قرآنی، توصیف قرآن، آفاق قرآن و … در مباحث اجتماعی؛ مردم شناسی، امنیّت اجتماعی، خدمات اجتماعی، جامعه سالم، تکامل اجتماعی، تکافل اجتماعی، منازعات اجتماعی، آداب اجتماعی، سرمایه اجتماعی و … در مباحث سیاسی؛ سیاست علوی، آفات سیاست، اندیشه سیاسی، جنگ و صلح، سیاست اموی، سیره سیاسی امام، مردم سالاری، خطوط حاکم بر سیاست و … در نظام حکومتی؛ حق حاکمیت،‌ مبانی حکومت، حکومت دینی، دین حکومتی، نظریه قدرت، شاخصه های حکومت علوی، انواع حکومت و… در مباحث حقوقی؛ حقوق عمومی، حقوق خصوصی، حقوق مدنی، حقوق اداری، حقوق کار، نفس حقوق، حقوق اقلیت‌ها، حقوق مداری، حقوق حدود و … در مباحث مدیریتی؛ مفهوم مدیریت، نظام اداری، مدیریت بحران، مدیریت زمان، مدیریت تصمیم گیری، اخلاق مدیریتی، مدیریت تربیتی، اصول مدیریت، روش های مدیریت و … در مباحث اقتصادی؛ فقر و غنا، مبانی اقتصاد، روش های اصلاح اقتصاد، عدالت اقتصادی، بیت المال، مدیریت اقتصادی، سیره اقتصادی امام، اقتصاد کار، اقتصاد دولت و … مباحث تاریخی؛ فلسفه تاریخ، انحطاط و عظمت مسلمین، خوارج، ناکسین، قاسطین، نقد تاریخ، جاهلیت عرب و … در مباحث فلسفی، قواعد فلسفه، براهین خداشناسی،‌ جمال و جلال خداوند، حکمت نظری،‌ حکمت عملی … در مباحث عرفانی؛‌ سلوک عرفانی، اسماء شناسی، عارف حقیقی، معرفت الله، عرفان عملی، شهود حق و … در مباحث طبیعی؛ حیوان شناسی، جانور شناسی، نجوم، شگفتی های آفرینش و … در مباحث جغرافیای تاریخی اسلام؛ کوفه و کوفیان، مکّه و مکّیان، ‌شام و شامیان، نقش قبایل در تحوّلات صدر اسلام و …

ج) تلاش های نهج البلاغه ای:

منظور از تلاش های نهج البلاغه ای چگونگی مطالعه منظم در نهج البلاغه است. چگونه می توان با نهج البلاغه انس یافت و به آن نزدیک شد؟ چگونه می توان با نهج البلاغه هم گرایی پیدا کرد؟ در دانش ها و پژوهش های نهج البلاغه ای باید بدانیم که آنها ابزارند. برای اینکه بتوانیم با آنها مأنوس شویم و راه حل بیابیم، باید آنها را کاربردی و عملیاتی کنیم تا وارد زندگی شویم. نمی شود کسی بگوید من در مورد نهج البلاغه پژوهش می کنم، امّا ظلم ظالم را هم تأیید کند! کسی نمی تواند با نهج البلاغه به دنبال دکان باشد و یا به دنبال شهرت باشد؛ نمی تواند سراغ نهج البلاغه برود و به راحتی از کنار مظلوم بگذرد و توهین و ظلم و دزدی ظالم را ندیده بگیرد. این انس با نهج البلاغه و هم گرایی با آن است. اگر چنین نباشد ، هزاران تحقیق هم که انجام شود یا صدها کتاب هم که چاپ شود به هیچ دردی نخواهد خورد! لذا با پژوهش در نهج البلاغه به نهایت انس خواهیم رسید. متأسّفانه ما در ابزار بسیار ضعیفیم و در انس با نهج البلاغه هم کاملاً بیگانه ایم و به تمام معنا هیچ نسبتی با نهج البلاغه نداریم؛ امید است که با حصول معرفت راستین به نهج البلاغه، به واقع و در عمل مأنوس و هم گرا با نهج البلاغه باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *